دلنوشته های یواشکی مامان..!

خدایا فقققققط یه نگاه...

1393/5/5 17:45
نویسنده : مامان مهتاب
87 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامانمحبت.خداروشکر که نیستی و ایییییین همه غصه تو دل مامان رو ببینیغمگیننمی گم بریدم نمیگم خسته شدم فقط میگم خدایا کمک کن.قندعسلم بابایی امروز واقعا تصمیم گرفته تا مشکلشو حل کنه.حالش خوب نیست....واسش دعا کن.دعا کن دوباره بتونه به زندگی عادی برگرده و این همه غم و غصه ازش دور بشه.میدونی که دل بابایی خیلی کوچیکه و این همه غم توش جا نمیشه.دل هردومون شکسته.دلشکستهفقط دعا میتونه مشکل مارو حل کنه.خدایا....نمی دونم اسمش رو باید چی بذارمسوالامتحان؟تقدیر؟سرنوشت؟چی آخه؟!هعععععی روزگار بی افسار شدیغمناک

دوستان عزیز که دارین این مطلب رو میخونین میشه واسه براورده شدن حاجتم منو به یه صلوات مهمون کنین.فرصتمون زیاد نیست

ممنون

پسندها (3)

نظرات (1)

مهديه خاله ي فاطيما
5 مرداد 93 20:09
سلام عزيزم ..نميدونم مشكلتون چيه ولي دعا ميكنم به حق اين ماه عزيز هر چي غم و ناراحتيه از دلتون بر طرف بشه ...التماس دعا دارم